بایگانی برچسب: ضرب المثل های ایرانی

ضرب المثل ﺿﺮﺭ ﺑﻪ ﻣﺎﻝ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﻥ

ضرب المثل به مال آسیب می رساند نه جان دو تاجر که یکی نفت و دیگری مس حمل می کرد، می خواستند با کشتی به سرزمین دیگری بروند تا کالاهای خود را بفروشند. تاجر نفت که از مردم دیگر شنیده بود نفت در آن کشور خریدار زیادی ندارد، زیرکانه به …

توضیحات بیشتر »

با مردن یک میراب ،شهر بی آب نمی ماند

حکایت ضرب المثل: آب انبار که می میرد، شهر بی آب نمی شود. یک نفتکش بود که فکر می کرد شخص مهمی است. کار آب انبار چه بود؟ در گذشته که آب نبود. لوله‌ها، وظیفه مخزن‌ها برای توزیع آب بود. کارهایی که هیچ کس نمی توانست انجام دهد میراب در …

توضیحات بیشتر »

رمال اگر غیب می‌دانست، خود گنج پیدا می‌كرد

ضرب المثل داستان رمال، اگر پنهان را می دانست، خودش گنج را پیدا می کرد. استفاده: برای افرادی که ادعا می کنند از گذشته و آینده خبر دارند استفاده می شود. چاپلوسی و چاپلوسی برای ساده لوح ها زمان می گذرد. روزی مرد رمالی نزد یک تاجر ثروتمند رفت که …

توضیحات بیشتر »

ضرب المثل از چاله در آمدن و به چاه افتادن

داستان ضرب المثل بیرون آمدن از چاله و افتادن در چاه بهتر از خلاص شدن از شر مشکل و وارد شدن به مشکل بزرگتر است. در گلستان سعدی می گویند به سخنان یاران مشفق نکوهیده بود. سرم را در صحرای قدس گذاشتم و با حیوانات کنار آمدم تا اینکه اسیر …

توضیحات بیشتر »

شده ملانصرالدین، الاغی را كه سوار شده، حساب نمی‌كند

داستان ضرب المثل مولان نصرالدین به الاغی که سوار است نمی گوید. کاربرد: برای افراد بی سواد و نادان استفاده می شود. روزگاری ملان نصرالدین معروف که همه او را به شخصیت خاصش می شناسند، مدتی در روستایی زندگی می کرد و عمر و زمین کشاورزی و دامداری کوتاه شده …

توضیحات بیشتر »

ضرب المثل مغز خر خورده

داستان ضرب المثل مغز الاغ در قدیم یکی از باورهای زنان این بود که اگر به شوهرشان مغز الاغ بخورند، او تابع و مطیع زن می شود. رمالی این دستور را به زنی می دهد. زن سر الاغی را می گیرد و موهایش را کوتاه می کند و برای پختن …

توضیحات بیشتر »

عیسی به دین خود، موسی به دین خود

داستان ضرب المثل عیسی به دین خود، موسی به دین خود استفاده می شود: زمانی استفاده می شود که از کسی می خواهیم در کار ما دخالت نکند و کاری به ما نداشته باشد زمانی که اسلام دین جدیدی بود و تعداد مسلمانان شهر. مکه هنوز کوچک بود. کفار به …

توضیحات بیشتر »

كلاغه می‌خواست راه رفتن كبك را یاد بگیرد، راه رفتن خودش را هم فراموش كرد

ضرب المثل کلاغ می خواست راه رفتن را در کبک یاد بگیرد، راه رفتن خود را فراموش کرد. کاربرد: کنایه به تقلید کورکورانه اشاره دارد. او در جنگلی سرسبز در کبک زندگی می کرد (کلاغ پرنده ای است که در بین پرندگان به سبک راه رفتنش معروف است) که بسیار …

توضیحات بیشتر »